بسیاری از گاوداران ایرانی ،گوساله های ماده را بعنوان تلیسه های جایگزین در گله پرورش می دهند. بهمین دلیل علاقه و تمایل بالایی را برای بهبود رشد و سلامت گوساله های شیرخوار در کشور وجود دارد. بنابراین، پلن مدیریتی پرورش گوساله های شیرخوار در جهت تشویق مصرف خوراک جامد برای تحریک توسعه شکمبه و رشد گوساله های شیرخوار میباشند. ضمن اینکه هزینه تغذیه با شیر را هم می توان از این طریق کاهش داد. در حقیقت تغییر از یک سیستم هضمی تک معده ای به یک نشخوار کننده کامل بزرگترین تغییر فیزیولوژیکی است. که گوساله های جوان در ابتدای دوره حیات خود تجربه می کنند. سال ۱۹۵۶ تحقیقات روی رشد و توسعه شکمبه در گوساله های شیرخوار توسط برونلی و وارنر و همکاران آغاز شد.
این مطالعات نشان میدهد دسترسی به انواع مختلف خوراک میتواند نرخ رشد و حجم شکمبه و رشد پاپیلا ها(پرزهای شکمبه) را در گوساله های شیرخوار تحت تاثیر قرار دهند. اما بطور کلی خوراک جامد بیشترین تاثیر را بر رشد و توسعه شکمبه در گوساله های شیرخوار دارد. رشد و توسعه شکمبه در برگیرنده ظرفیت جذب و متابولیسم ملکول های غذایی می باشد. این امر برای انتقال مناسب در دوران بعد از شیرگیری ضروری است. نوع،سطح و انداره ذرات مناسب علوفه و غلات از مواردی هستند که بر روی توسعه پاپیلای شکمبه و نرخ رشد گوساله تاثیر بسزایی دارند. خوراک آغازین گوساله های شیرخوار غالبا برای تامین منابع انرژی با تخمیر پذیری بالا می باشند. این خوراک که فراهم کننده اسیدهای چرب فرار برای توسعه موفورلوژیک و فیزیولوژیک شکمبه می باشند فرموله شده است.
علوفه می تواند به عنوان یک فاکتور محرک برای رشد و توسعه پاپیلا های شکمبه، افزایش ظرفیت شکمبه و همچنین آماده سازی نشخوارکنندگان برای مصرف مقدار بالایی از علوفه در مراحل بعدی رشد و تولید موثر باشد.(وارنر و همکاران ۱۹۵۶)
[read more="برای ادامه مطلب کلیک کنید" less="کاهش متن"]
مدارک فراوانی بیانگر این است که اسیدهای چرب فرار بیشترین تاثیر را روی توسعه شکمبه در گوساله های شیرخوار دارند. (دراکلی ۲۰۰۸)افزایش وزن روزانه در گوساله های شیرخوار به میزان خوراک مصرفی، سطح انرژی و پروتئین آن بستگی دارد. رشد قبل از شیرگیری در گوساله های شیرخوار، عموما در سیستم اسکلتی و ماهیچه ای اتفاق می افتد و نرخ رشد در این سیستم ها بیان کننده ی افزایش وزن بدن نسبت به زمان تولد می باشد. مطالعات نشان داده که بازده استفاده از انرژی قابل سوخت و ساز شیرکامل توسط گوساله ی جوان تغذیه شده در سطح نگهداری، بیش از ۸۵ درصد است. برای به حداکثر رساندن سنتز پروتیین بافتی در دوره ی رشد، گوساله ها به پروتیین با کیفیت و انرژی کافی برای استفاده ی مطلوب از اسیدهای آمینه ی جذب شده نیاز دارند.
بطوریکه با افزایش متناسب سطح انرژی و پروتیین در استارتر گوساله های شیرخوار ، راندمان ذخیره سازی پروتیین در بدن افزایش می یابد. طبق نتایج معادلات اصلاح شده در دانشگاه ایلینویز و کرنل ،نیاز انرژی قابل سوخت وساز گوساله ها کمتر و میزان نیاز پروتیین خام آنها بیشتر از تخمین های NRC است. Hill et al ۲۰۱۲) ( مطالعات صورت گرفته طی ۱۰ سال اخیر نشان داده اند استارتر بافت دار با تحریک مصرف زود هنگام خوراک و توسعه مناسب شکمبه ،باعث کاهش سن از شیرگیری گوساله های شیر خوار میشود. (khan et al ۲۰۱۶,Bateman et al ۲۰۰۹,Teree et al ۲۰۱۵) تامین مقدار انرژی و پروتیین کافی در دوره شیرخوارگی باعث افزایش نرخ رشد و بهبود عملکرد دراز مدت گوساله ها (کاهش سن اولین تلقیح و زایش ،افزایش تولید شیر در اولین دوره شیرواری) می شود.
(khan et al ۲۰۱۶,Soberon et al ۲۰۱۲,khan et al ۲۰۱۱) شکل فیزیکی استارتر برای گوساله های شیرخوار بسیار مهم است. بطوریکه اندازه ذرات کوچکتر استارتر اثر منفی بر سلامت بافت اپیتلیال شکمبه می گذارد. مطالعات اخیر بیان میکند این است استارتر بافت دار با حفظ PH نرمال شکمبه ای از پاراکراتوزیس در گوساله های شیرخوار جلوگیری می کند. (Khan et al ۲۰۱۶, Teree et al ۲۰۱۵)
توسعه شکمبه به دو بخش اصلی تقسیم بندی کرد: ۱-توسعه فیزیولوژیک :توسعه متابولیک شکمبه مرتبط با تمایز سلول های اپیتیال برای اکسیداسیون سوبسترای خاصی از قبیل اسیدهای چرب فرار می باشد. ۲-توسعه مور فولوژیک شکمبه :رشد اپیتلیوم شکمیه شامل پاپیلا ها و ساختار و ساختار عضلانی شکمبه است که منجر به افزایش اندازه دستگاه هضمی می شود. بوتیرات بیشترین تاثیر را بر تحریک رشد اپیتلیوم شکمبه دارد و در ادامه پروپیونات و نهایت استات تاثیر دارد. فرآوری ذرت با حرارت قابلیت دسترسی انرژی بعداز شکمبه را افزایش می دهد سرعت گسترش تخمیر شکمبه،غلظت اسیدهای چرب فرار را در خون افزایش می دهد. فرآوری با بخار کربوهیدراتها را بصورت آماده در دسترسی قرار می دهد تا با سرعت به پروپیونات و بوتیرات که باعث تحریک رشد پرزهای شکمبه میشود،تبدیل شوند.
تحقیقات به روشنی نشان می دهد که انتخاب و فرآوری مواد اولیه می تواند اثر معنی داری بر روی چگونگی سرعت گسترش شکمبه داشته باشد. کربوهیدراتهای در دسترس (مانند آنچه در ذرت فرآوری شده با بخار وجود دارد)نه تنها برروی گسترش شکمبه ،بلکه برمصرف خوراک و رشد نیز می تواند موثر باشد. در مطالعه ای که بیرانوند و همکاران در سال ۲۰۱۴ انجام دادند نشان داد تغذیه علوفه یونجه در سطح ۱۰ درصد ماده خشک می تواند افزایشPH شکمبه را از طریق تحریک جویدن ، نشخوار و تولید بزاق در پی داشته باشد. نشخوار و تولید بزاق به میزان بالایی به میزان علوفه جیره واندازه ذرات علوفه بستگی دارد. افزایش در میزان نشخوار کردن افزایش تولید بزاق و در نتیجه بافرینگ شکمبه در پی دارد.(Hodgson et al ۱۹۶۱) افزودن علوفه به خوراک آغازین می تواند مصرف خوراک آغازین در گوساله های شیرخوار را بهبود دهد.
افزایش مصرف ماده خشک در تغذیه با علوفه در گوساله های شیر خوار را مرتبط با افزایشPHشکمبه ای و همچنین بهبود ظرفیت شکمبه برای جا دادن و هضم خوراک جامد دانسته اند. ذرت و جو غالب نشاسته در جیره نشخوار کنندگان بویژه گوساله های شیرخوار را شامل می شوند. ریس و کاسب (۲۰۰۰)گزارش کردند که قابلیت هضم نشاسته با استفاده از دانه های ورقه شده با بخار بیشتر از غلات نرم آسیاب شده و غلطک خشک خورده خواهد بود. البته کمترین قابلیت هضم به دانه های کامل مرتبط می باشد. زین و همکاران (۱۹۹۶)گزارش کردند که ورقه کردن با بخار افزایش تولید پروپیونات و والرات را در مقایسه با غلطک زدن خشک غلات در پی داشته است. سابرون و همکاران (۲۰۱۲) نشان داده است که بهبود رشد گوساله های ماده در هفته اول بعد از تولد،افزایش تولید را طی دوره های شیرواری آتی در پی خواهد داشت.
فرآوری غلات با هدف بهبود فراهمی نشاسته برای تخمیر میکروبی و در نتیجه بهبود هضم و کارایی خوراک صورت می گیرد.(Gaebe et al ۱۹۹۸) پورتر و همکاران (۲۰۰۷) در گوساله های تغذیه شده با غلات زبر آسیاب شده میانگین مصرف خوراک جامد و میانگین افزایش وزن روزانه، بالاتر بوده است. فرانکلین و همکاران(۲۰۰۳) گزارش کردند که گوساله های شیرخوار تغذیه شده با خوراک پلت در مقایسه با خواراک آغازین بافت دار، دارای عملکرد ضعیف تری بودند. بنابراین حداقلی از اندازه ذرات برای خوراک آغازین جهت ممانعت از وقوع پاراکراتوزیس شکمبه ای نیاز می باشد. احتمالا حضور علوفه همراه با فرآوری مناسب غلات (خوراک بافت دار) می تواند اثر همسویی روی مصرف خوراک آغازین و رشد گوساله های شیرخوار داشته باشد.
طبق نتایج تغذیه سیلاژ ذرت میتواند مدت زمان نشخوار دوره ای قبل و بعد از شیرگیری را افزایش دهد. همچنین رفتارهای تغذیه ای را در مقایسه با عدم تغذیه علوفه در دوره بعد از شیر گیری کاهش خواهد داد. همچنین خوراک آغازین بافت دار در مقایسه با آسیاب نرم(مش) می تواند کاهش رفتارهای غیر تغذیه ای در دوره بعد از شیرگیری را در پی داشته باشد. تغذیه خوراک آغازین بافت دار همراه با سیلاژ ذرت می تواند تحریک مصرف خوراک آغازین و نهایتا رشد گوساله های شیر خوار را در پی داشته باشد. تغذیه سیلاژذرت بعنوان منبع علوفه در خوراک آغازین بدون توجه به نوع فرآوری غلات بهبود عملکرد، رشد اسکلتی و الگوی رفتار های تغذیه ای گوساله های شیر خوار را در پی داشته باشد.
[/read]