زمان طلایی و حساس در دوره خشکی، سه هفته آخر قبل از زایش است. در این زمان گاو برای دوره شیردهی بعدی آماده میشود. نکات کلیدی مدیریتی در این دوره شامل: انتقال گاو به جایگاه کلوزآپ سه هفته قبل زایش، تغییر جیره غذایی، به حداقل رساندن استرس و کاهش دما به منظور جلوگیری از ایجاد استرس گرمایی است. با نزدیک شدن به زایش مصرف ماده خشک کاهش می یابد. مصرف ماده خشک از میزان ۲% وزن بدن در اوایل دوره خشکی به ۱.۴% وزن بدن در ۷ تا ۱۰ روز قبل از زایش میرسد و این یک کاهش ۳۰% درصدی خیلی سریع است. کاهش ماده خشک مصرفی در این دوره به دلیل رشد سریع جنین، جابجایی شکمبه و تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی است. در طول هفته آخر آبستنی نیاز جفت و گوساله به مواد مغذی به بیشترین میزان میرسد در حالی که ماده خشک مصرفی ۱۰ تا ۳۰% کاهش میابد.
موفقیت گاو شیری در شروع شیردهی بستگی به توانایی گاو در آزادسازی کلسیم از استخوان و جذب کلسیم از روده دارد. در اواخر دوره خشکی نیاز به آزادسازی مقدار کمتری کلسیم نسبت به اوایل شیردهی است، ولی نیاز است آزادسازی کلسیم در اواخر دوره خشکی شروع شود. این مرحله حداقل ۱۰ تا ۱۵ روز طول میکشد بنابراین اگر زمان کافی در اختیار دام قرار نگیرد، تب شیر بالینی و تحت بالینی (بدون علامت ظاهری) میتواند تهدیدی برای سلامت گله باشد. نه تنها این زمان برای مرحله عادت پذیری متابولیکی به آزادسازی کلسیم نیاز است بلکه برای عادت پذیری شکمبه به جذب مواد مغذی از جیرههایی با انرژی بالا نیاز است.
در ۵ هفته اول دورهی خشکی هدف از تغذیه، حفظ نمره وضعیت بدنی است ولی در ۳ هفته آخر این دوره هدف آماده سازی برای ورود به دوره شیردهی است. در دوره کلوزآپ ۷۰ تا ۸۰% جیره را باید به علوفه با کیفیت بالا اختصاص داد. علوفه برای ایجاد پری فیزیکی شکمبه نیاز است ولی نباید بیش از این مقدار استفاده کرد چون هدف حفظ ذخایر بدنی است. سهم دانه غلات در این دوره افزایش می یابد. بسته به کیفیت و نوع علوفه در دسترس ۳.۵ تا ۴.۵ کیلوگرم دانه در روز توصیه میشود. استفاده از کولین محافظتشده برای پیشگیری از تجمع چربی در کبد ضروری است. همچنین نمکهای آنیونیک مثل کلراید کلسیم و سولفید منیزیم با ایجاد اسیدوز متابولیکی خفیف به آزادسازی کلسیم استخوانی کمک میکند.
دوره کلوزآپ به طور طبیعی یک دوره استرس زا (استرس متابولیکی) برای دام است و کاهش استرسهای بیرونی میتواند باعث سهولت در زایش، بهبود، سیستم ایمنی و افزایش خوراک مصرفی شود.
۱- تأمین فضای کافی آخور برای هر دام است. ۳۶ اینچ (۹۱.۴۴ سانتی متر برای هر گاو) فضای مورد نیاز برای هر گاو است.
۲- حداقل کردن جابجایی گاوها در جایگاه (ترجیحاً عدم جابجایی یا تغییر جایگاه)
۳- حداقل کردن استرس گرمایی
۴- تامین فضای کافی برای استراحت (نسبت یک به یک گاو به جایگاه در فری استال و یا ۳۰ تا ۳۸ متر مربع فضای استراحت در بهاربند برای هر گاو)
کاهش دما با استفاده از سایبان، فن و مه پاش (بالای بهاربند) و آب پاش قطرهای (بالای آخور روبه دو سوم انتهای بدن دام) برای همه گاوها در این دوره ضروری است. استرس گرمایی در گاو میتواند:
۱-باعث زایمان زودرس شود.
۲- کاهش قدرت و فعالیت سیستم ایمنی
۳- کاهش تولید شیر در شیردهی آینده
۴- کاهش نرخ گیرایی در تلقیح
۵- تولد گوساله ضعیف با وزن کم و مستعد بیماری
۱-استفاده از علوفههایی با پتاسیم پایین برای تسهیل در آنیونی کردن جیره و جلوگیری از کمبود کلسیم و تب شیر. سیلاژ ذرت میزان پتاسیم کمتری از یونجه دارد ولی برای اطمینان باید در آزمایشگاه تست شود. سدیم نیز در ایجاد تب شیر اثری مشابه پتاسیم دارد. اگر بتوانیم وقوع هیپوکلسمی را کاهش دهیم به طور قابلتوجهی وقوع تب شیر کاهش خواهد یافت همچنین وقوع ورم پستان جفت ماندگی و جابجایی شیردان با هیپوکلسمی مرتبط است.
۲- استفاده از دانه غلات و منابع نشاسته مثل جو و ذرت (به میزان ۳.۵ تا ۴.۵ کیلوگرم به ازای هر گاو در روز) باعث تحریک رشد پرزهای شکمبه و افزایش طول پرزهای انگشتی شکل و در ادامه منجر به افزایش سطح و ظرفیت جذب مواد مغذی توسط اپیتلیوم شکمبه می شود. از طرفی استفاده از دانه غلات باعث عادت پذیری میکروب های شکمبه به جیره شیردهی می شود.
۳- نیاز پروتئینی دام در این دوره بر اساس سیستم پروتئین متابولیسمی محاسبه میشود. میزان پروتئین مورد نیاز ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ گرم پروتئین متابولیسمی در روز در گاوهای چند شکم و ۱۲۰۰ تا ۱۴۰۰ گرم برای گاوهای شکم اول و دوم می باشد. .
۴- استفاده از افزودنیهای خوراکی شامل تحریککنندههای تولید پروپیونات (فومارات و مالات)، ترکیبات کنترلکننده کتوز (دهندههای گروه متیل مثل متیونین و کولین)، ترکیبات بهبود دهنده تخمیر (موننسین) و چربیهای محافظتشده، پانتوتنیک اسید و ریبوفلاوین، B۱۲ پروتئینهای محافظتشده و عبوری و فولیک اسید در این دوره موثر بوده و توصیهشده است.
(Sharma et al., ۲۰۱۶); (Ravikanth Reddy et al., ۲۰۱۶)
Dietary Energy Density for the Close-Up Dry Cow Postpartum Performance, Gabriella A. Varga, Department of Dairy and Animal Science Pennsylvania State University, ۲۰۰۴.
Ingredients% of DM |
Far off | Close up |
Alfalfa Hay |
۳۳.۷۱ | ۲۹.۷۵ |
Corn silage |
۳۲.۳۳ | ۲۶.۲۲ |
Wheat straw |
۱۰.۷۸ | ۳.۷۰ |
Soybean meal |
۱.۵۵ | ۳.۷۸ |
Meat meal |
۱.۶۴ | ۲.۳۵ |
Cottonseed whole |
۰.۰۰ | ۰.۰۰ |
Barley grain |
۳.۷۹ | ۴.۴۵ |
Corn grain |
۶.۱۲ | ۲۰.۹۲ |
Soy pass |
۰ | ۰ |
Wheat bran | ۵.۳۴ |
۷.۴۸ |
Beet pulp | ۳.۶۲ |
۰.۰۰ |
Salt | ۰.۰۰ |
۰.۰۰ |
Sodium bicarbonate | ۰.۰۰ |
۰.۰۰ |
General mineral | ۰.۵۲ |
۰.۲۵ |
Vitamin | ۰.۵۲ |
۰.۲۵ |
Calcium Chloride Anhy | ۰ |
۰.۴۲ |
Magnesium Sulfate | ۰ |
۰.۱۷ |
Fermenten | ۰ |
۰ |
Ener GII | ۰ |
۰ |
Item |
Far off | Close up |
DMI Kg/d |
۱۱.۶ | ۱۱.۹ |
ME Mcal /Kg DM |
۲.۱۸ | ۲.۴۱ |
CP % |
۱۲.۲ | ۱۳.۷ |
Soluble Protein (% CP) |
۴۰ | ۳۷ |
Undegradable intake protein (UIP) |
۲۹ |
۳۰ |
Degradable intake protein (DIP) | ۷۱ |
۷۰ |
MP g/d | ۷۷۰ |
۱۰۸۳ |
MP From Bactria g/d | ۷۱۹ |
۸۱۲ |
Methionine (% MP) | ۲.۲۴ |
۲.۲۷ |
Lysine (% MP) | ۷.۱۲ |
۷.۲۲ |